سپیدی های ناخن. (فرهنگ خطی). نمنم. (منتهی الارب). رجوع به نمنم شود، نشان و خط که باد بر خاک گذارد. (منتهی الارب). شیار و خطوطی که وزش باد بر خاک پدید آرد. نمنیم. (از اقرب الموارد)
سپیدی های ناخن. (فرهنگ خطی). نُمْنُم. (منتهی الارب). رجوع به نُمْنُم شود، نشان و خط که باد بر خاک گذارد. (منتهی الارب). شیار و خطوطی که وزش باد بر خاک پدید آرد. نمنیم. (از اقرب الموارد)
نگار کردن و آراستن. (از آنندراج) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و نقش نمودن. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آراستن و نقش کردن جامه. (یادداشت مؤلف) ، خط کشیدن باد بر خاک و گذاشتن آن همچو کتابت. (آنندراج) (از منتهی الارب). خطخط کردن وزش باد خاک را و بر آن آثاری باقی گذاشتن که گوئی چیزی روی آن کتابت کرده اند. (از اقرب الموارد)
نگار کردن و آراستن. (از آنندراج) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و نقش نمودن. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آراستن و نقش کردن جامه. (یادداشت مؤلف) ، خط کشیدن باد بر خاک و گذاشتن آن همچو کتابت. (آنندراج) (از منتهی الارب). خطخط کردن وزش باد خاک را و بر آن آثاری باقی گذاشتن که گوئی چیزی روی آن کتابت کرده اند. (از اقرب الموارد)
دهی است از دهستان ترکه دز بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز و در حدود 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و کارگری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان ترکه دز بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز و در حدود 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و کارگری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نخ نما شدن قالی و جامه و جز آن، سوده و فرسوده شدن آن به کثرت استعمال چنانکه پود آن برود و تار که در زیر پود از چشم پنهان بود نمایان گردد. مندرس شدن. فرسوده شدن
نخ نما شدن قالی و جامه و جز آن، سوده و فرسوده شدن آن به کثرت استعمال چنانکه پود آن برود و تار که در زیر پود از چشم پنهان بود نمایان گردد. مندرس شدن. فرسوده شدن